نیکولاس مارتل وجک کرامر ازسال ۲۰۰۷ باهم دوست بوده اند ، آنها از اول شروع دانشگاهشان باهم هماتاقی بوده اند. امروزه آنها موسسین ومدیران اجرایی استارتاپ مارکت اسنک هستند که کار خود را اولین بار در سال ۲۰۰۰ به عنوان بانکدار شروع کرده اند.
- نیکولاس مارتل وجک کرامر بنیانگذاران استارتاپ ومدیران اجرایی خبرنامهی مالی مارکت اسنک هستند.
- آنها ازماه نوامبر۲۰۱۱ به عنوان یک تیم دونفره شروع به کارکرده اند و هیچ روزی را از دست نداده اند.
- برای تسریع فرآیندها، آنها قانونی به عنوان “یک وانجام”را پیاده کردند که از هدر رفتن زمان و جربحث های مربوطه جلوگیری میکند.
حدودا ۶سال است که مارکت اسنک را متولد شدهاند. مارتل به بیزینساینسایر گفت که آنها هرگز نباید اخبار بازار روز را ازدست بدهند . با اینکه او چهار سال است که به طور بین المللی برای کارخود سفرکرده است و درحال حاضر بیشتر روز های هفته صرف آموزش در فیلادلفیا ، وارتون وکریمر میکند درحالیکه محل کار وی در برلین قرار دارد.
چگونه تیم آنها دو تا سه ساعت صرف نوشتن و ویرایش ۷۵۰ کلمه در هرشب می کند و هیچ روز کاری را از دست نمیدهد؟
مارتل این قانون را “یک وانجام “می نامد.
از نظر مدیریتی ،چیزی که واقعا جلب توجه میکند این است که تیم ها زمانی از بین می روند و کار دیگران را متوقف میکنند، که از به دلیل کند بودن یکدیگر را بازخواست میکنند.
او توضیح میدهد که هر سوال به بهبود محصول یا شرکت کمک نمی کند و گاهی اوقات وقت برای جروبحث درباره تعصب و یا شک وتردید در فرد و یا تخصص بیشتری هدر میرود.
او ادامه داد که آنچه که من وجک انجام میدهیم یک سیاست و یا یک کار است . اگر یکی از ما مخالف است ما درباره آن بحث نمی کنیم .ما با آنچه که مخالفت می کنیم، به جلو حرکت میکنیم .
اگر جک فکر میکند که جوک من خنده دار نیست من با او بحث نمیکنم، ما فقط میخواهیم آن کار را انجام بدهیم اگر من می گویم:جک باید اینجا عدد اضافه شود ، او قصدی برای بحث ندارد، ما آن را قرار می دهیم و سرعت پروژه را کاملا حس خواهیم کرد. و کاملا به این باور رسیدهایم که بحث کردن در مورد پروژه با توجه به زمانی که هدر میدهد، ارزش چندانی ندارد.
به عنوان مثال برای با ارزش بودن صرفه جویی در وقت می توان به یک خبر فوری در سال گذشته اشاره کرد:
اگر من در شغل قدیمی خود بودم الان در هواپیما به سمت برزیل می رفتم. من باید مطلب مارکت اسنک را قبل ازاینکه هواپیما در ریو فرود بیاید بنویسم. همزمان جک که برای یک بانک آلمانی که در برلین بود کار می کرد و یک مشکل تغییر زمان به وجود میآمد و ما مجبور به حل این مشکل بودیم.
بنابراین ما نمی توانیم استدلال کنیم که آیا در یک پاراگراف چندین بار به آووکادو اشاره کردیم و نمیتوانیم بحث کنیم درباره اینکه آیا مهم است که مقالهامان، تعداد درآمد و تعداد سود را شامل شود، چرا که اگر ما این کار را میکردیم، هیچ زمان نوشتن مقالهی چیپتول به اتمام نمیرسید. یکی تصمیمات اجرایی میگیرد ودیگری فقط اجرا میکند.
این رویکرد فراتر از تولید خبرنامه است. هنگامی که یک فرصت ایجاد می شود،برای مثال اولین حضور آنها در پخش زندهی شبکه خبری مالی چدر که کمک بزرگی برای راهاندازی برنامهی تلویزیونی آنها در کنار برند هایی مانند Nasdaq و سی بی اس شد را هیچ گاه فراموش نمیکنند. به همین جهت آنها هرگز به جر و بحث نمیپردازند.
مارتل می گوید : من کمی بیشتر از اهل ریسک هستم . او کمی محافظه کارتر است و این عالی است. مثلا زمان هایی که من می خواهم به چیزی بپردازم وجک میخواهد مسیر سنتی را طی کند و هرکدام که احساس قوی تری نسبت به آن داریم را انتخاب کرده و رو به جلو حرکت میکنیم.
برای اینکه “کار”انجام شود موسسان باید ضمیر خود را چک کنند. مارتل می گوید: گرچه مردم معتقدند کار کردن به عنوان مدیران اجرایی در مارکت اسنک منجربه تنش می شود ولی تا کنون چنین چیزی رخ نداده است. او توانایی کار کردن در کنار دوستی را در خودشان تحسین میکند، همچنین به اینکه هر دو در عضو تیم های ورزشی در دانشگاه بودهاند نیز افتخار میکند و این را موهبتی برای خود میداند.
من فکر میکنم که ماهر دوز مانیکه در بحران یا تنش کار میکنیم میدانیم که چگونه با تیم باید کارکند و چطور باید مسئولیت پذیر باشیم.
او ادامه میدهد که شما باید خودتان را رها کنید. از آنجا که اگر اینکار را نکنید نفس خود را به راه می اندازید و پس از آن نمی توانید تصمیمی بگیرید . و سپس نمیتوانید پاراگراف چیپتول را بنویسید و درنهایت آن روز به مارکت اسنک نمی روید.